مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران
گاهی میگویند که: ما میرویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره میکنند.
مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل میشود.
اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه میخواهند بگویند، بگو یند!
در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد.
داشت افسار را به سمت عباسیه میبرد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش میگفت.
این هم که سوار شتر بود، فحشها را میشنید، هیچ نمیگفت.
یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! میدانی این صاحب شتری که افسار را میکشد به تو چه میگوید؟
سواره گفت: بله! مرا فحش میدهد. گفت: خوب فحشت میدهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکسالعمل نشان نمیدهی ؟!
سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جادهی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه میرساند، بگذار هرچه میخواهد بگوید، بگوید.
اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا میرساند، بگذار هرکس هرچه میخواهد بگوید، بگوید.
حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است.
بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: داستان های نماز، ،